پراکنده نویسی های خودم

دریا، یک زن ۳۳ ساله

پراکنده نویسی های خودم

دریا، یک زن ۳۳ ساله

وسیع باش و تنها و سربه زیر و سخت

باورم نمیشه عصر جمعه شد و تعطیلات به این زودی داره تموم میشه. خب مهم ترین کارهایی که از دیروز تا الان انجام دادم ایناست: رفتن به کلاس یوگا، تمیزکردن گاز، کمد رختخوابها، مایکروفر، کابینت قابلمه ها و کشوی ادویه ها، دو قسمت مافیا دیدن، پختن و خوردن  پاستا با میگو.
الان هم از به حموم درست و حسابی اومدم و یه ماسک آبرسان گذاشتم. دارم حال حیرت میخونم و میخوام برم نسکافه و میوه بیارم و بشینم ادامه فیلم wild  رو ببینم. تعریف فیلم و کتابش رو توی پادکست کتابگرد شنیدم و به نظرم خوب اومد. عدسی هم گذاشته ام بپزه واسه شام و ناهار فردا. احتمالا میرم مسجد و میخوام وقتی برگشتم واسه خودم بستنی بخرم.
- توی دیدن مافیا یه چیزی خیلی توجهم رو جلب میکنه. اینکه اون کسانی برنده میشن که متین و آروم باشن و بتونن تا لحظه آخر خودشون رو از تک و تا نیندازن. شدیدا طرفدار واشقانی ام و به نظرم راز موفقیتش علاوه بر هوش، این دو تا نکته است. دیگه اینکه توی این مافیای جدید، اون که اسمش حسینه خوبه به چشم برادری. 
- روی تخته سیاه کوچولوی کنار سینک نوشتم: صبور باش و آرام. 
...
....
چه فیلم خوبی بود. واقعا حالم رو بهتر کرد. 
نظرات 3 + ارسال نظر
لیلی شنبه 28 مرداد 1402 ساعت 07:26

عاشق تخته سیاهتون شدم.

آره خیلی خوبه

ماهش شنبه 21 مرداد 1402 ساعت 10:07 https://badeyedel.blogsky.com/

آفرین چه روز پر باری!

لیلی جمعه 20 مرداد 1402 ساعت 17:48

همیشه شاد و پرتلاش باشین

خیلی ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد