پراکنده نویسی های خودم

دریا، یک زن ۳۳ ساله

پراکنده نویسی های خودم

دریا، یک زن ۳۳ ساله

تنها در خانه

مرخصی پرباری بود. برنامه هام رو مرتب کردم و تقریبا تمام کارای امروزم تیک خورد. خنده خورشید، اشک ماه رو خوندم و بیم اینکه قصه داره از ذهنم میره رفع شد. خوراک مرغ و سوپ پختم. یخچال رو مرتب کردم. لباس شستم، میوه سفارش دادم. رئیسمون هم البته زنگ زد و گفت فردا کله صبح یه جلسه مهم داریم. 

بدم نمیاد یه پیاده روی سبک برم. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد