پراکنده نویسی های خودم

دریا، یک زن ۳۳ ساله

پراکنده نویسی های خودم

دریا، یک زن ۳۳ ساله

که هر دیگی که می‌جوشد، درون چیزی دگر دارد

دیشب رفتم پیاده روی با کفش جدیدی که تازه خریدم. کفشه خیلی خوشگله ولی ارزون بود و من باز هم در زندگیم از خرید جنس ارزون ضرر کردم. یه ساعت پیاده روی کردم و وقتی اومدم خونه پام ورم شدیدی کرده بود و کهیر زده بود و کلا داغون شده بود. سرچ و اینا کردم تو اینترنت و فهمیدم اولا تنگی کفش و ثانیا نامرغوب بودن پارچه روی کفش باعث این شده. دیگه نابود شدم دیشب و پام واقعا میسوخت. حموم و آب سرد و اینا هم تاثیری نداشت و فقط مینرال آیس عزیزم به دادم رسید. 

امیدوار بودم صبح که بیدار میشم خوب شده باشه ولی نشد و از اونجا که تو اینترنت نوشته بود نباید جوراب و کفش بپوشید  و نباید پاتون آویزون باشه، دمپایی آوردم با خودم و الان هم پاهام رو دراز کردم روی صندلی. دمپاییهامم خیلی مجلل و مجلسیه و اصلا مناسب اداره نیست. بعد میخواستم برم آب‌جوش بردارم، هیچکی تو سالن نبود. تا من وارد سالن شدم کلا شد اتوبان همت و تقریبا همه منو با دمپاییهای مجلسیم دیدن. بعد هم از درد کج راه میرفتم و کلا وضعیت نامناسبی بود. 

دیگه تا من باشم که چیز ارزون نخرم. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد