حالم خیلی خوبه امروز. مانتوی نو پوشیدم البته نو نیست دقیقا ولی کلا دو سه بار پوشیدم چون خیلی اندازه ام نبود ولی الان اندازه است و خیلی هم خنکه. کفشم هم جدیده.
میزم رو توی اداره تمیز کردم.قهوه خوشمزه از خونه آوردم. سوپ هم دارم واسه ناهار.
نشستم برنامه ریزی هفته رو نوشتم. امیدوارم به همه اش برسم.
دیدم روز عرفه افتاده چهارشنبه. خدا کنه بتونم مرخصی بگیرم. هیچ روزی مثل روز عرفه برای من انرژی عبادت نداره. پارسال توی روز عرفه حال عجیبی داشتم و امسال هم میخوام برم همونجا. یعنی میشه یه سال هم دقیقا صحرای عرفات باشم؟ استوری های مردم رو که از حج میبینم، دلم پر میکشه واقعا.
دیروز جلسه اول کلاس زبان بود. هم کلاس خوب بود در کل و هم کلا اینکه صبح جمعه هم پاشی بری کلاس، یه جوری اون زهر جمعه ها رو میگیره. یعنی دیروز اون اضطراب عصر جمعه ها رو نداشتم.
وقتی بری سرزمین منا و صحرای عرفات روز غرفه اونجا باشی بعدش جسمت روحت در می کشه اونجا که کاش زودتر میومدم الهی قسمتت بشه منم بتونم دوباره برم تو سن کم رفتن خیلی خوبه خیلییی
بله خیلی خوبه
امیدوارم
کمتر کسی را دیده ام که دلش پر بکشد به صحرای عرفه
معمولا دلها پر می کشد بسمت اروپا و ترکیه
خدا قسمتت کند
همین که دلت خواست خدا می دهد
امیدوارم