امروز توی مسیر، قسمت جدید پادکست کتابگرد رو گوش میکردم. مصاحبه با امین آرامش. خیلی خوب بود. هم آموزنده بود و هم پر از انرژی مثبت. خیلی جالبه که من اصلا نمیشناختمش در حالیکه شدیدا حمیدرضا شعبانعلی رو دنبال میکنم و متمم خونی جزو کارهای مورد علاقه منه. ایشون هم گویا همکار شعبانعلی بوده و هست و اصلا یکی از قسمتهای پادکستش مصاحبه با آقای شعبانعلی بوده. من اصلا اسمش رو هم نشنیده بودم تا حالا ولی خب متخصص حوزه مسیر شغلیه و اگرچه شغل من طوریه که اصلا با این حوزه ها جور درنمیاد ولی شدیدا به این مباحث علاقه دارم و به نظرم حتی کیفیت زندگی شخصی آدم رو هم بهتر میکنه.
خلاصه پادکست خوبی بود ولی توی معرفیش به جای اینکه از مهارتهای این شخص بنویسه و مخاطب رو جذب کنه که گوش بده، نوشته بود امین آرامش از تحصیل در مقطع دکتری انصراف داده،،جوری که انگار این خیلی مساله افتخارآفرین و خاصیه. در حالی که تقریبا هیچ دانشجوی دکتری، لااقل در دانشگاههای خوب و سختگیر نیست که صد دفعه به انصراف فکر نکرده باشه و خیلیها هم انصراف میدن. کلا درس خوندن در دکتری نیاز به توانایی های روحی و فکری خاصی داره و من خودم تا مرز جنون رفتم بارها و واقعا حتی فکر کردن به اون روزا آزارم میده. یعنی میخوام بگم انصراف از دکتری خیلی چیز خاصی نیست و حتی میتونه به خاطر تنبلی و ناتوانی علمی باشه، که درمورد خیلیها که من میشناسم اینطور بوده، ولی انگار صرف انصراف دادن از چیزی که جامعه خیلی خوب تصورش میکنه، افتخارآفرینه. یعنی یه جور ماجراجویی میبینه این مساله رو.
کتابهای خیلی خوبی هم توی این قسمت معرفی کردن که توی لیست کتابهام نوشتم.
توی این پادکست از همه کسانی که باهاشون مصاحبه میکنه میپرسه که سه تا کتاب که میخواید به همه معرفی کنید چیه؟ منم خیلی فکر کردم به این سوال و به نظرم انتخاب من این سه تا کتابه
پنجاه و سه نفر،،بزرگ علوی
خون خورده، مهدی یزدانی خرم
حدیث نفس، حسن کامشاد
از همه هم میپرسه که بیت شعر یا جمله ای که شعار زندگیتونه چیه. پاسخ من اینه:
به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود
نیرزد آنکه دلی را ز خود بیازاری
راستی سه کتاب من،... راستش واقعاً نمیدونم کدومها هستن ولی اگه این سه تا رو نخونده بودم دنیا رو جور دیگه میدیدم : بینوایان ترجمه مستعان ، ژان کریستوف رومن رولان، هملت شکسپیر و شعری که بیشتر از همه شعرها توی ذهنم می چرخه: در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود ...
هیچکدوم از سه تا کتاب رو نخونده ام
به نظرم این کلاسیکها رو باید توی دوران نوجوانی یا حداکثر دوران لیسانس خوند. من نخوندم متاسفانه و دیگه انگار فرصتش نیست.
برامجالب بود که شعر مورد علاقه تون این بیته
شما چه قدر باسواد و خوش فکرید! ادم حظ میکنه از سبک اندیشه و زندگیتون
وای نگید تو رو خدا
پرواز میکنم از خوشحالی
شما خودتون محشرید. همیشه ازتون یاد میگیرم