پراکنده نویسی های خودم

دریا، یک زن ۳۳ ساله

پراکنده نویسی های خودم

دریا، یک زن ۳۳ ساله

و زخمهای من همه از عشق است

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دم غروب میان حضور خسته اشیا

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

آدم اینجا تنهاست

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رفتم ابروهامو بردارم، دیدم حالا که تو آرایشگاه بذار یه صفایی هم به موهام بدم. لایت کردم موهامو. راضی ام، خوب شده به نظرم. 

از دیروز سرم سنگینه. به خاطر آلودگی هواست یعنی؟ 

یه نسکافه بخورم و نماز بخونم و برم سمت خونه. 

کلی کار از اداره آوردم که هنوز نرسیدم انجام بدم. 

شش

رئیس بدون اینکه من ازش بخوام برام درخواست ترفیع فرستاده. خودم روم نمیشد بهش بگم. خدایا مرسی که همیشه جور کم رویی های منو میکشی.

توی قنوت نمازهام همیشه میخونم: ربنا و لا تحملنا ما لا طاقه لنا به... فکر کنم این دعام واقعا برآورده شده. 

فردا روز سخت و پرکاری خواهد بود. امیدوارم به خوبی و راحتی بگذره.