توی مسیر امروز صبح داشتم پادکست کتابگرد، قسمت مصاحبه با نسرین خضری رو گوش میکردم. از شغل معلمی استعفا داده و با دوچرخه شروع به ایرانگردی کرده و بچه های روستایی و عشایر رو با کتاب خوندن آشنا میکنه.
واقعا به نظرم کار دنیا رو جنون پیش میبره. آدمهایی که روی خط صاف و مستقیم راه میرن هرگز نمیتونن منشا اثری در دنیا باشن. باید جنون و تهور و بیباکی داشت.
میگن داستایوفسکی بخش عمده کودکیش رو در بیمارستان روانی گذرونده چون پدرش نگهبان اونجا بوده. به نظرم نوشتن جنایت و مکافات از کسی که کودکیش رو توی مسیر مدرسه و خونه گذرونده برنمیاد. اصلا به نظرم به همین علته که دیگه آدم بزرگ و تاثیرگذار در دنیا کم داریم. زندگیها همه شبیه هم شده و بنابراین تجربه های همه یکسانه. کسی تجربه متمایزی نداره تا انسان متمایزی بشه و اثر متمایزی روی دنیا بذاره.